معنی اثری از احمد اکبری

زن جوان و دریا

زن جوان و دریا، ستون های کاغذی

اثری از ابوالفضل رکنی

اثری از ابوالفضل رکنی

از بازیگران سریال فاخته

از بازیگران فیلم معراجی‌ها

اکبری. [اَ ب َ] (ص نسبی، اِ) منسوب به اکبر. (یادداشت مؤلف). || یک قسم پول طلایی در هندوستان. (از ناظم الاطباء).

آیین اکبری. [ن ِ اَ ب َ] (اِخ) قوانین و یاسا و دین گونه ای که میرزا ابوالفضل به امر اکبرشاه هندی آورد. || نام کتاب سوم از اکبرنامه.

علی اکبری. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) دهی است کوچک از دهستان سرویزن، بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت. واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و در سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه. دارای 8 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

قلعه اکبری. [ق َ ع َ اَ ب َ] (اِخ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون، واقع در 35 هزارگزی باختر فهلیان کنار شوسه ٔ کازرون به بهبهان. موقع جغرافیایی آن دامنه است و دارای آب و هوای گرمسیری مالاریایی است. سکنه ٔ آن 153 تن، آب آن از رودخانه ٔ محلی و محصول آن غلات، برنج، حبوب و شغل اهالی زراعت است ساکنین این ده در دو محل بالا و پائین سکونت دارند. سکنه ٔ بالا 80 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

احمد. [اَ م َ] (اِخ) ابن عبداﷲبن احمد. رجوع به احمد شهاب بن جمال... شود.

احمد. [اَ م َ] (اِخ) نام چند تن از سلاطین عثمانی:احمد اول رجوع به احمد اول شود. احمد دوم رجوع به احمد ثانی... شود. احمد سوم رجوع به احمد ثالث شود.

احمد. [اَ م َ] (اِخ) ابن احمد گیلانی. رجوع به احمدبن احمد جیلانی شود.

احمد. [اَ م َ] (اِخ) ابن محمدبن احمد کوجمیشنی. رجوع به ابوالفضل احمد... شود.

احمد کسروی

1005